وبلاگ شخصی من
وبلاگ وحید جنتی

جغد شوم ناآرامی‌های اوکراین کیست؟

Posted: 01 Mar 2014 03:00 AM PST

با افزایش دامنه پیروزی‌های سیاسی روسیه در منطقه، آمریکا بار دیگر سیاست‌های قدیمی خود را برای گرفتن یک برگه از روسیه پیش رو قرار داد و با به آتش کشیدن اوکراین و تشکیل و تحریک مخالفان دولت در این کشور که از حمایت اروپا برخوردار بوده و از اموال خلیجی و سعودی نیز تغذیه می‌کردند، با بهره‌برداری از دستاویزهای انقلابی و آزادی و دموکراسی سعی کرد چرخش خود در سیاست‌های پوتین را متوقف کند.

با وجود اینکه در زمان انقلاب نارنجی در اوکراین که چند سال پیش در این کشور ایجاد شد، هیچ کس کشته نشد و هیچ موسسه دولتی تخریب نشد، اما حوادث جدید نشان داد که پشت پرده انقلاب کنونی اوکراین خونین و ویرانگر است، چرا که دهها نفر در حوادث اخیر اوکراین کشته و صدها نفر دیگر زخمی شده‌اند و موسسات دولتی و ساختمان های مسکونی تخریب شدند و قطار مترو نیز از حرکت ایستاد تا خشونت‌های بی‌سابقه‌ای در اوکراین خود را نشان دهد.

در بررسی‌ پشت پرده حوادث اوکراین یک عامل اصلی به چشم می‌خورد و آن این است که این اتفاقات علاوه بر عوامل و انگیزه های داخلی که دارد، به علت انتقام‌جویی از روسیه و خارج کردن یکی از هم پیمانان این کشور از دست آن انجام شده است، نگاهی کلی نشان می‌دهد ۴ گروه انگیزه کافی برای حضور در پشت پرده حوادث اوکراین را دارند، این گروه‌ها عبارتند از: آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی.

آمریکا به علت رسوایی های مکرر در پرونده‌های منطقه‌ای از جمله سوریه به دنبال پاره کردن نوار پیروزی‌های مسکو در معادلات منطقه و کاستن از حجم نفوذ خاورمیانه ای این کشور با مشغول کردن آن به اوضاع اروپای شرقی بود. انگیزه‌های اروپا بیش از اینکه رقابت با روسیه و زهر چشم گرفتن از این کشور باشد، به عوامل اقتصادی و امنیتی در اختیار گرفتن هم‌پیمانی جدید در اوکراین باز می گردد، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی نیز انگیزه های مشخصی در انتقام جویی از مسکو به علت حمایت از محور مقاومت در منطقه را دنبال می‌کنند.

جغد شوم ناآرامی‌های اوکراین که بود؟ +تصاویر

 

این در حالی بود که مطالعات مردم شناختی اوکراین نشان می‌داد وقوع ناآرامی و انقلاب در این کشور کاملا قابل تحقق است. دو طیف مردمی مختلف در این کشور وجود دارد که دست گذاشتن غرب بر روی این موضوع باعث بروز انقلاب‌های پیاپی در این کشور می شود، رویکرد اول، غرب گرایانی هستند که با سوءاستفاده از شعارهای ملی گریانه به  دنبال جدا کردن اوکراین از روسیه هستند، این گروه‌ها بیشتر در غرب این کشور ساکن هستند و با زبان اوکراینی صحبت می‌کنند.

گرایش دوم روسی زبانان هستند که در شرق اوکراین مستقر هستند، این گروه با وجود روابط خوبی که با روسیه دارند، به دنبال توازن در مناسبات خارجی اوکراین هستند و معتقدند همزمان باید هم با اتحادیه اروپا و هم روسیه بر اساس منافع ملی اوکراین تعامل داشت، با وجودیکه این جریان به ریاست ویکتور یانوکویچ در انتخابات سال ۲۰۱۰ پیروز شده و حاکمیت این کشور را در اختیار داشت، اما برنامه‌ریزی های غربی از شکاف موجود در جامعه اوکراین استفاده کرد تا بتواند در معادله‌های بین‌المللی ضربه‌ای به مسکو وارد کرده و ضمن انتقام‌جویی از شکست مفتضحانه غرب در سوریه، نوار موفقیت‌های این کشور را پاره کند.

جغد شوم ناآرامی‌های اوکراین که بود؟ +تصاویر

مسکو همچنان نسبت به این تحولات سکوت کرده، اما سابقه رویارویی غرب و روسیه در اروپای شرقی بویژه در جریان بحران اوستیای جنوبی نشان داده که روسیه نیز برگه های قدرتمندی را برای این تقابل در اختیار دارد که احتمالا برای اصلاح موازنه قوا و توقف خودکامگی‌های آمریکایی- اروپایی بر خلاف منافع ملت‌های جهان، آنها را رو خواهد کرد.




جغد شوم ناآرامی‌های اوکراین که بود؟ +تصاویربرنارد هنری لوی محرک فتنه‌های جهانی 


از میان ۴ رکن مداخله جو در بحران اوکراین، آنچه در این مقاله مد نظر است، بررسی نقش رژیم صهیونیستی و یکی از مهره‌های بین المللی این رژیم به نام “برنارد هنری لوی”، صهیونیست معروف و نظریه پرداز انقلاب‌های رنگی آمریکایی در جهان است.

هنری لوی میلیاردر یهودی تبار فرانسوی که سودای ریاست رژیم صهیونیستی بعد از اتمام مأموریت‌های جهانی اش را در سر می‌پروراند، یکی از عوامل اطلاعاتی تبلیغاتی این رژیم و جغد شومی است که در هر جا وارد می شود، خونریزی و تعفن فتنه و آشوب و کشتار داخلی مدتی بعد از آنجا بلند می‌شود.

واقعیت این است که وی مرد میدان است و میدان‌های جنگ در نقاط مختلف دنیا شاهد حضور وی بوده است، جنگ بوسنی و هرزه‌گوین که باعث از بین رفتن هزاران مسلمان شد، جنگ افغانستان و حضور لوی در کوهستان‌های شمال این کشور، جنگ عراق و حضور او در کوهستان‌های کردستان که زمزمه‌های تجزیه طلبی از دولت مستقل مرکزی را نیز به ذهن سران این اقلیم انداخت و بخش‌های مختلف جنوب سودان و دشت‌های دارفور که باعث تجزیه این کشور شد و شهرهای شرقی لیبی که الان به خاستگاه تروریسم جهانی و مرکز اصلی صادرات تروریست تبدیل شده، همگی شاهد حضور این متفکر جنگ‌افروزی بوده‌اند.

جغد شوم ناآرامی‌های اوکراین که بود؟ +تصاویر
جغد شوم ناآرامی‌های اوکراین که بود؟ +تصاویر
جغد شوم ناآرامی‌های اوکراین که بود؟ +تصاویر
جغد شوم ناآرامی‌های اوکراین که بود؟ +تصاویر

هنری لوی قبل از کشتار گسترده و درگیریها میان مسلمان در افغانستان به عنوان نماینده ویژه ژاک شیراک رئیس جمهور اسبق فرانسه به این کشور سفر کرد و با برخی ژنرال های افغان از جمله عبدالرشید دوستم دیدار کرد. لوی در الجزایر نیز مشاهده شد و در آنجا با سعید سعدی رهبر حزب التجمع برای فرهنگ و دموکراسی دیدار کرد. حضور او در دارفور و سومالی و اریتره نیز مشهود بود تا طرح های تجزیه طلبانه صهیونیست ها و غرب در آفریقا را نیز دنبال کند.

جغد شوم ناآرامی‌های اوکراین که بود؟ +تصاویر
هنری لوی با عبدالرشید دوستم در افغانستان

 

وی نظریه پرداز اصلی اشغال عراق است، او در دهه هفتاد اعلام کرده بود راه رسیدن به تل آویو از بغداد می‌گذرد. او بعد از هوشیاری غرب از شوک ناشی از آغاز بیداری اسلامی در منطقه، در میان معترضان مصری در میدان التحریر نیز حاضر شد، خود او در این مورد می گوید: با هزینه شخصی خودم، در کار توزیع غذا میان معترضان مصری شرکت کرده و با تظاهرکنندگان در حمله به مقر سازمان امنیت مصر  مشارکت داشتم.

جغد شوم ناآرامی‌های اوکراین که بود؟ +تصاویر
هنری لوی در مصر

 

نقش لوی در لیبی دیگر بر کسی پوشیده نیست، نقش وی در سخنرانی‌های آتشین وی در تسریع مأموریت خارج کردن این کشور از مدار کشورهای آفریقایی و تبدیل کردن آن به کشوری تروریسم‌پرور در کنفرانس‌هایی که برای سناریو پردازی در این کشور برگزار می‌کرد، کاملا مشهود بود.

جغد شوم ناآرامی‌های اوکراین که بود؟ +تصاویر
هنری لوی در لیبی

 

این حضور به اندازه‌ای غیر قابل انکار بود که روزنامه فرانسوی فیگارو در مقاله‌ای به نقش این صهیونیست در تخریب موسسات لیبی و کشتار دهها هزار نفر در این کشور که با تاثیرگذاری وی بر سیاست خارجی فرانسه در حمله به لیبی همراه بود، اشاره کرد. اسناد فاش شده نشان می‌دهد که هنری لوی چگونه با لحن آمرانه ای به نیکولا سارکوزی رئیس جمهور وقت فرانسه دستور می‌دهد که اقدامات مرحله بندی شده در لیبی را پیاده کند و به سوی منابع انرژی حمله‌ور شود.

جغد شوم ناآرامی‌های اوکراین که بود؟ +تصاویر
هنری لوی در سودان
جغد شوم ناآرامی‌های اوکراین که بود؟ +تصاویر
هنری لوی در بوسنی

 

برنارد لوی بارها تاکید کرده که در پشت صحنه با همه مخالفان دولت سوریه به ویژه آنهایی که زمانی دارای پست های عالی و بلند مرتبه در دولتهای سوریه بودند، در تماس است. وی بارها با عبدالحلیم خدام معاون پیشین رئیس جمهور سوریه ملاقات کرده است. برخی از تحلیلگران معتقدند که درخواست برخی از رهبران مخالف دولت سوریه از مردم این کشور برای دست بردن به اسلحه و مقاومت مسلحانه در برابر دولت، تحت تعلیمات لوی بوده است.



نقش رژیم صهیونیستی در ناآرامی های اوکراین


شبکه خبری المیادین دیروز در گزارشی از نقش لابی صهیونیستی در وقایع اخیر اوکراین پرده برداشته و از سفر قریب الوقوع “ناتان شارانسکی ” رییس آژانس یهود و سیاستمدار روس‌تبار رژیم صهیونیستی به اوکراین به بهانه ارائه کمک‌های فوری و اضطراری به یهودیان این کشور خبر داد. شارانسکی علاوه بر تقویت امنیت موسسات یهودی اوکراین، ستادی برای جمع‌آوری کمک های مالی به منظور افزایش حفاظت از موسسات یهودی در این کشور راه اندازی کرده است.

با توجه به نقش ویکتور بنچوک بازرگان یهودی اوکراینی در اعتراضات اخیر اوکراین و حضور فعال و سخنرانی برنارد هنری لوی در میان معترضان شهر کی یف، گزارش‌ها از نقش تاثیرگذار لابی صهیونیستی و مداخله موساد در حمایت از ناآرامی‌های اوکراین حکایت دارد.

جغد شوم ناآرامی‌های اوکراین که بود؟ +تصاویر



برنار هنری لوی میلیاردر فرانسوی که دارایی های خود را وقف بقای موجودیت ننگین اسرائیل کرده و در رفتار و گفتار و نوشته های خود تنها به دنبال پیشبرد اهداف نژادپرستانه خود در دفاع از صهیونیسم به ضرر ملت‌های جهان است، نقش اساسی در پیشبرد ناآرامی های اوکراین ایفا کرد.


وی که بارها اعلام کرده یک صهیونیست است و همواره در هر جا که باشد، قلبش با اسرائیل است، علاوه بر حضور در میان معترضان در شهر کی‌یف برای آنها سخنرانی کرد، وی همان کسی است که برنامه “مبارزه در جهت آزادی و دموکراسی” در اوکراین را طراحی کرد.

هنری لوی که پیش از این اثر انگشت سیاه خود را در تحولات لیبی و عراق و سودان و سوریه به جا گذاشته در میدان استقلال اوکراین تاکید کرد که اروپا کامل نمی‌شود، مگر اینکه اوکراین به آن بپیوندد. این موضوع نشان از وابستگی معترضان اوکراینی به جریان‌های خارجی بویژه اتحادیه اروپا بود که اولین اقدام آن در تغییر نام میدان استقلال به میدان یورو خود را نشان داد.

این مجری سیاست‌های صهیونیستی در جهان از عاملان اصلی تحریک سه حزب اصلی مخالفان اوکراین بر علیه حاکمیت قانونی رئیس جمهور این کشور بود که با دستاویز قرار دادن مفاهیمی چون آزادی و دموکراسی، آنها را به مبارزه علیه دولت مرکزی اوکراین کشاند.

جغد شوم ناآرامی‌های اوکراین که بود؟ +تصاویر

لوی که از حمایت‌های مادی و معنوی و حتی جاسوسی اسرائیل برخوردار است، روابط بسیار خوبی با تمامی نخست‌وزیران اسرائیل از مناخیم پگین گرفته تا بنیامین نتانیاهو داشته و نفوذ زیادی نیز بین آنها دارد، وی به راحتی در هر زمانی و بدون وقت قبلی می‌تواند با هر کدام از مسئولان رژیم صهیونیستی دیدار کند.

بنابراین آنچه در اوکراین روی داد، نه یک انقلاب مردمی بلکه تکرار سناریوهای بهار عربی به سبک اروپایی بود که تحت فشار ۴ گروه که در بالا به آن اشاره کردیم، اتفاق افتاد. غرب و محور ارتجاع صهیونیستی- عربی از شکاف موجود در جامعه اوکراین بعد از انقلاب نارنجی سال ۲۰۰۴، اوضاع بد اقتصادی و افزایش میزان بیکاری در این کشور سوء استفاده کرد تا برای مقابله با دولت روسیه عرصه کشور دیگری را به درگیری و آشوب و کشتار بکشاند.

منبع: مشرق

حمله به نمایندگی‌های دیپلماتیک ایران در کجا طراحی می شود؟

Posted: 28 Feb 2014 08:20 AM PST

سفارت‌خانه‌ها و مراکز دیپلماتیک ایران در نقاط مختلف جهان در حکم خاک جمهوری اسلامی ایران است و تجاوز به این اماکن برای ایرانیان به هیچ روی قابل پذیرش نیست. ماه‌های گذشته اماکن دیپلماتیک ایران در برخی کشورهای منطقه شاهد حملاتی بوده‌اند که نمی‌توان از کنار آنها به‌راحتی گذشت.

در ماه‌های اخیر یک حمله جدی به سفارت ایران در بیروت رخ داد که به‌شهادت رایزن فرهنگی کشورمان در لبنان انجامید و یک حمله دیگر نیز به نزدیکی سفارت ایران صورت گرفت. اخیرا در پیشاور پاکستان نیز حمله‌ای به کنسول‌گری جمهوری اسلامی ایران رخ داد. هفته گذشته خبرهایی مبنی بر تیراندازی به سفارت جمهوری اسلامی ایران در بغداد نیز مخابره شد که اگرچه تایید نشد اما می‌تواند بیان‌گر آن باشد که افکار عمومی آمادگی شنیدن خبر حمله به سفارت ایران در بغداد را داشت. ربایش و شهادت یک دیپلمات ایرانی در یمن نیز از دیگر مواردی است که به این فهرست ناخوشایند باید اضافه کرد.

حمله به اماکن دیپلماتیک ایران؛ از ریشه‌ها تا انفعال وزارت خارجه

بسیاری از تحلیل‌گران با دیدگاه‌های مختلف سیاسی و بر اساس شواهد عینی و تحلیلی بر نقش مشترک رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی در این حملات تأکید دارند که مدتی است اتحادی نانوشته را بر ضد منافع جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه شکل داده‌اند. بالاخص به‌نظر می‌رسد که ریاض در این اتفاقات نقش به‌سزایی دارد.

«حسن هانی‌زاده» کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتگویی ضمن طرح این موضوع که جمهوری اسلامی ایران باید علیه عربستان سعودی در شورای امنیت سازمان ملل متحد طرح دعوی کند، تصریح کرده است که «رژیم عربستان با ۱۰۰ شبکه ماهواره‌ای و با گردش مالی سالانه ۱۰ میلیارد دلار در حوزه رسانه‌ای سعی در جریان‌سازی علیه ایران دارد از این رو مقامات مسؤول ایران باید سازوکارهای لازم در حوزه‌های سیاسی و رسانه‌ای در مقابله با رژیم آل‌سعود انتخاب کنند لذا به نظر می‌رسد رژیم آل سعود در حال حاضر به مراتب از رژیم صهیونیستی برای جهان اسلام و منطقه خطرناک‌تر است.»

 

* بحران سوریه و تروریسم دیپلماتیک سعودی – صهیونیستی

بحران سوریه قطعا یکی از عوامل مهم در شکل دادن تروریسم منطقه‌ای مشترک ریاض – تل‌آویو علیه جمهوری اسلامی ایران است. این بحران از ابعاد مختلف شرایط را برای اقدامات تروریستی علیه منافع جمهوری اسلامی ایران از جمله اماکن دیپلماتیک فراهم آورده است. مهم‌ترین بعد از این ابعاد شاید شکل‌گیری گروه‌های تروریستی مسلح تکفیری متعدد در سوریه باشد که بنابر اعتقاد ایدئولوژیک خود شیعه‌کشی و حمله به منافع جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان تنها حکومت شیعی جهان را وظیفه اعتقادی خود تلقی می‌کنند. این گروه‌ها برای تندروهای سلفی ریاض فرصت مناسبی را برای تهدید منافع ایران فراهم آورده‌اند.

حمله به اماکن دیپلماتیک ایران؛ از ریشه‌ها تا انفعال وزارت خارجه

 

وقتی امکان مزبور با بعد دیگری از ابعاد مزبور ترکیب می‌شود، اثرگذاری بیشتری هم می‌یابد. سرخوردگی و شکست ریاض در سوریه این بعد دیگر را شکل می‌دهد. ۳ سال پس از آغاز فتنه سوریه، تقریبا دیگر کسی تصور آن را هم ندارد که تروریست‌ها در میدان رزم به پیروزی دست یابند. علاوه بر آن، پس از توافق روسیه و ایالات متحده در خصوص نابودی سلاح‌های شیمیایی سوریه، تقریبا هرگونه چشم‌اندازی برای دخالت نظامی غرب در سوریه از بین رفته است.

عربستان این شکست را بیش از هرچیز از چشم تهران می‌بیند. حزب‌الله لبنان و “بشار الاسد”، هر دو متحدان منطقه‌ای ایران هستند و ریاض نمی‌تواند ایران را در شکستی که خورده است مقصر نشمارد. کافی است که این دو بعد از بحران سوریه را کنار هم قرار دهید و منطقی‌ترین نتیجه را استنتاج کنید: سرخوردگی ریاض و گروه‌های تروریستیی که به خون شیعیان تشنه‌اند و می‌خواهند به ایران ضربه بزنند و با ریاض نیز روابط نزدیکی دارند.

حمله به اماکن دیپلماتیک ایران؛ از ریشه‌ها تا انفعال وزارت خارجه

 

علاوه بر همه این موارد، ریاض اکنون خود را حلقه امنیتی رژیم اسرائیل بدل کرده و هر دو در یک جبهه امنیتی قرار دارند. ضربه‌زدن به حزب‌الله و جبهه مقاومت اسلامی در منطقه منفعت مشترک سعودی‌ها و صهیونیست‌هاست. از نظر این محور، ایران باید هزینه پیروزی خود در سوریه را به‌هرترتیب بپردازد و شاید حمله به اماکن دیپلماتیک ایران تنها بخشی از این هزینه باشد.

 

* اتحاد مرگ!

در مرزهای شرقی ایران کشوری وجود دارد که بنا بر یک نگاه سنتی و هراس‌آلود، بقای خود را منوط به‌وجود ستیزه‌جویان تکفیری می‌بیند.

پاکستان از روز تأسیس، بزرگ‌ترین خطر برای بقای خود را هند پنداشته است. هند و پاکستان بر سر مسأله کشمیر تاکنون سه بار جنگیده‌اند و این سه جنگ با شکست نسبی پاکستان همراه بوده است. نگرانی از قدرت نظامی هند، تقریباً مهم‌ترین عنصر در تعیین سیاست‌های امنیتی اسلام‌آباد است.

وجود پاکستان در تعارض با هند تعریف می‌شود و نبرد با هند بیش از آنکه برای پاکستان جنبه سیاسی داشته باشد، جنبه ایدئولوژیک دارد. بهترین سربازان برای نبرد احتمالی با هند، نیروهای قبایلی پابرهنه‌ای هستند که عموما تحت تأثیر مبلغان تکفیری کویته، سلفی‌مسلک هستند که گروهک‌های تروریستی جیش‌محمد و لشگر جهنگ‌وی، از جمله آنانند. 

قبایل پاکستانی مزبور عموماً در فقری شدید به‌سر می‌برند و در میان آنها تحجر و افراطی‌گری رواج دارد. نفوذ عربستان در مدارس به‌اصطلاح دینی «کویته» فرصت خوبی است تا این نیروها مورد استفاده اهداف منطقه‌ای ریاض قرار گیرند. طالبان پاکستان نماد عینی این گروه‌ها است که به رفتارهای غیرانسانی و پرخشونت شهره است.

تردیدی نیست که عملیات انتحاری اخیر در پیشاور کار طالبان پاکستان یا گروهی شبیه به آن بوده است. اعمال نفوذ بر این گروه‌ها برای سعودی‌ها کاری بسیار راحت است. اتحاد بین سلفی‌های سعودی و تکفیری‌های پاکستان را به‌واقع باید «اتحاد مرگ» خواند. اینان نه‌تنها برای امنیت اماکن دیپلماتیک ایران خطرناکند، بلکه مرزهای شرقی ایران را نیز تهدید می‌کنند.

«هادی محمدی»، کارشناس مسائل خاورمیانه معتقد است که وزیر دفاع رژیم سعودی در سفر اخیر خود به پاکستان به‌دنبال همسو‌سازی ارتش پاکستان از طریق کمک‌های مالی با دیدگاه‌های ضدایرانی خود بوده است.

به باور وی، «در خلال این سفر، وزیر دفاع رژیم آل‌سعود به پاکستان و از طریق ارائه رشوه به مقامات امنیتی و نظامی پاکستان برخی تلاش‌های گذشته برای فعال کردن اشرار تحت نام‌های گروه‌های افراطی و القاعده‌ای در جنوب شرق ایران و استان سیستان و بلوچستان قرار است به شکل فعال‌تری مورد استفاده قرار بگیرد و عربستان سعودی دامنه فعالیت تروریستی خود را از داخل ایران تا ساحل مدیترانه شامل همه هم‌پیمانان و به ویژه موسسات رسمی جمهوری اسلامی قرار داده که مسئولیت این اقدام مستقیما با مقامات عربستان سعودی است که باید پاسخگو باشند و به طور طبیعی منتظر پیامد و پاسخ لازم و مناسب در این زمینه باشند. »

اشاره به این نکته نیز ضروری است که ارتش پاکستان در مناطق قبیله‌ای این کشور به‌رغم درگیری با طالبان پاکستان، از محبوبیت به‌سزایی برخوردار است و توان بالایی در بسیج نیروها دارد.

به‌نظر می‌رسد که خطر نیروهای تکفیری پاکستان اگر بیش از تکفیری‌های فعال در لبنان، سوریه و عراق نباشد، کمتر از آنها نیست. این گروه‌ها به‌دلیل دسترسی به بلوچستان پاکستان به مرزهای ایران دسترسی دارند و به‌راحتی قابلیت عملیات علیه منافع جمهوری اسلامی ایران را پیدا می‌کنند. تحرکات اخیر گروهک موسوم به «جیش العدل» در استان سیستان و بلوچستان شاهدی بر این مدعاست.

 

* وزارت امور خارجه، از «تئوری کرکس و کبوتر» تا انفعال

برخی بر این باورند که سیاست‌مداران سعودی بر دو دسته‌اند، دسته‌ای که به‌دنبال خصومت‌زایی با ایران هستند یا همان کرکس‌ها و دسته‌ای که خصومت‌زدایی با ایران را مدنظر دارند که از آنها به‌عنوان کبوترها یاد می‌کنند. اینان معتقدند که “بندر بن سلطان”، “سعود الفیصل” و “ترکی الفیصل” در گروه‌ کرکس‌ها قرار می‌گیرند و فرزندان پادشاه عربستان در گروه کبوترها هستند.

دولت حسن روحانی در ایران نیز از ابتدا به‌دنبال تنش‌زدایی با عربستان بود. ابراز تمایل‌های مکرر “محمدجواد ظریف” وزیر امور خارجه دولت یازدهم برای سفر به عربستان که به‌نظر می‌رسد چندان با استقبال ریاض مواجه نشده، مؤید تمایل دولت روحانی برای بهبود روابط با اصلی‌ترین رقیب منطقه‌ای ایران است.

حمله به اماکن دیپلماتیک ایران؛ از ریشه‌ها تا انفعال وزارت خارجه

 

این احتمال وجود دارد که در وزارت امور خارجه هم برخی به‌دنبال شکار کبوتر در آسمان پرکرکس سعودی باشند اما نباید فراموش کرد که در ریاض، سیاست‌های مرتبط با ایران را کرکس‌ها تعیین می‌کنند. خوش‌بینی مفرط به «توافق پرابهام ژنو» ظاهراً در وزارت امور خارجه به خوش‌بینی به عده‌ای قلیل در ریاض نیز رسیده و واقعیات سه سال گذشته به دست فراموشی سپرده شده است.

بر فرض که ظریف اجازه ورود به ریاض را بیابد و برایش فرش قرمز هم پهن شود، کدام عقل سلیمی باور می‌کند که این همه تدارکات عربستان علیه ایران با سفر وزیر خارجه به عربستان سعودی باطل‌شدنی است؟

البته این احتمال نیز وجود دارد که خوش‌بینی به بهبود روابط با عربستان تا حدودی در دولت یازدهم کاسته شده باشد. در آستانه اجلاس داووس، روحانی و ظریف هر دو جملاتی را علیه سیاست‌های سعودی‌ها بر زبان آورند. به هر حال، شاید این روزها بهترین تدبیری که وزارت امور خارجه دولت تدبیر و امید می‌تواند بیندیشد، حفاظت بهتر و امن‌تر با استفاده از نیروهایی مناسب‌تر و کارآمدتر از اماکن دیپلماتیک کشور است، نه چشم دوختن به چراغ سبز مرکز ناوبری سیاست خارجی عربستان برای فرود هواپیمای ظریف در ریاض!

 

منبع : مشرق

اهمیت ویژه اوکراین برای امریکا و اتحادیه اروپا

Posted: 28 Feb 2014 08:08 AM PST

به دنبال تداوم تظاهرات‌های اوکراین که از دخالت و حمایت مستقیم ‌ امریکا، اتحادیه اروپا و به ویژه آلمان برخوردار بود، دولت فرو ریخت. اما چرا اوکراین تا این اندازه برای امریکا، اتحادیه اروپا و به ویژه آلمان اهمیت دارد که به محض بروز ناآرامی‌ها، نمایندگانی از امریکا، خانم اشتون و وزیر امور خارجه آلمان در کیِف حضور یافته و روند تظاهرات‌ها تا سقوط نهایی را مدیریت کردند؟

اهمیت کشور‌ها را از جنبه‌های گوناگون می‌توان مورد مطالعه قرار داد که عمدتاً در «اقتصاد و سیاست» خلاصه می‌شوند. 
 
جمعیت اکراین به ۵۰ میلیون نفر نمی‌رسد. جرقه تظاهرات، از پیشنهاد پذیرش بسته ریاضتی تحمیلی از سوی اتحادیه اروپا و عدم پذیرش دولت وقت شروع شد و به سرعت به تظاهرات خیابانی ۵۰ هزار نفری مبدل گردید. اما با یک هزارم جمعیت نیز می‌شود شرایط سیاسی اکراین را به چالش کشید. 
 
اوکراین از حزب سیاسی قدرتمند و محبوبی نیز برخوردار نمی‌باشد، لذا امریکا و اتحادیه اروپا، برای رهبری ظاهری تظاهرات، در میان احزاب و رهبرانشان، کلیچکو که رییس حزب «Udar» می‌باشد را انتخاب کرد، چرا که او و برادرش، ویتالی و ولادیمیر کلیچکو (Vitali & Wladimir Klitschko) قهرمان بوکس محبوب در اوکراین و مشهور در اروپا بود و می‌توانستند اذهان عمومی را به خود جلب کنند و این حزب را نیز به تازگی راه انداخته بودند. ویتالی نیز از‌‌ همان آغاز، با دعوت از وزیر امور خارجه آلمان و سفر پیاپی به آن کشور، وابستگی خود را علناً اعلام نمود. 
 
اهمیت سیاسی: 
 
موقعیت جغرافیای سیاسی، به ویژه با توجه به اهداف امریکا در جهانی‌سازی، اولین و مهم‌ترین گزینه‌ای است که در بررسی نقش سیاسی کشور‌ها باید به آن توجه نمود. 
 
کشور اوکراین، اگر چه جمعیت نسبتاً کمی دارد، اما سرزمینی پهناور بین روسیه و اروپا است که با کشورهای حایز اهمیتی چون: روسیه و بلاروس (شمال و شمال شرقی) – لهستان و مجارستان و رومانی (غرب و جنوب غربی) و دریای سیاه (جنوب)، مرزهای مشترک طویلی دارد، که مرز گستردهٔ مشترک با روسیه و دریای سیاه، حایز اهمیت ویژه است و موقعیت جغرافیای سیاسی (ژئوپلتیک) اکراین را حساستر کرده است. 
 
اوکراین در مراحل اولیه پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، برای امریکا و اروپا، کشوری خاکستری بود، اما پس تشدید اختلافات در مواضع سیاست ‌خارجی بین امریکا و روسیه، به ویژه نسبت به جمهوری اسلامی ایران و هم چنین تمامی تحولات کشورهای اسلامی و هم‌سویی نسبی با چین، اکراین از اهمیت سیاسی بیشتری برخوردار گردید و عضویت این کشور در اتحادیه اروپا، بر اهمیت سیاسی این کشور افزود. 
 
بدیهی بود که اکراین نمی‌تواند کاملاً مستقل بماند، یا باید به سمت غرب و یا روسیه متمایل گردد و به هر طرف که سوق پیدا کند، نقش مستقیمی در تعاملات سیاسی اتحادیه اروپا با کشورهای «بلوک شرق سابق»، ایفاد خواهد کرد و در سرعت و کیفیت تحقق اهداف امریکا در جهانی‌سازی اثر گذار خواهد بود. 
 
از این رو انقلاب نارنجی در سال ۲۰۰۴ شکل گرفت و پس از آن دولت تیموشنکو و پس از آن ویکتور یانوکویچ (Viktor Yanukovych) با گرایشات متضاد سر کار آمدند و در ‌‌نهایت نیز دولت یانوکویچ با دخالت مستقیم اتحادیه اروپا و آلمان سقوط کرد. 
 
اهمیت نظامی: 
 
در دوران اتحاد جماهیر شوروی، قدرت، حرفه و ثروت بین ایالات (کشور‌ها) ی وابسته و تحت سلطه تقسیم شده بود. سهم کارگری در اقتصاد و سربازی در نیروی نظامی، به کشورهای اسلامی چون آذربایجان و تاجیکستان تعلق داشت و سهم صنعت و به ویژه صنایع نظامی، نصیب اکراین شده بود. 
 
در زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، اکراینِ تازه مستقل شده، سومین زرادخانهٔ بزرگ تولید سلاح‌های هسته‌ای جهان را در اختیار داشت. یعنی بزرگ‌تر از بریتانیا، فرانسه و حتی چین. 
 
در ژوئن سال ۱۹۹۶، مقرر شد که اکراین یک کشور غیر هسته‌ای (به لحاظ نظامی) باشد، لذا ۱۵۰۰ کلاهک هسته‌ای را برای نابودسازی به روسیه منتقل کرد. هر چند که اولین انتقال کلاهک‌های هسته‌ای با قطار و در سال ۱۹۹۴ انجام شده بود. 
 
هم چنین اکراین بزرگ‌ترین مرکز صنایع «هوا – فضا» ی شوروی قلمداد می‌شد. لذا مرکز تولید انرژی هسته‌ای، سلاح هسته‌ای، سوخت موشک، سکوی پرتاب سلاح و ماهواره و…، همه اکراین بود. 
 
پس، اگر چه شوروی فرو پاشید، اکراین مستقل و عضو اتحادیه اروپا شد، کشوری غیر هسته‌ای شد و…، اما در هر حال این تکنولوژی، امکانات و استعداد‌ها، هم چنان در اکراین وجود دارد و در صورتی که کاملاً وابسته به امریکا و اتحادیه اروپا نباشد، خودش یک خطر جدی است، به ویژه اگر به سمت روسیه و اتحاد با چین کشیده شود. 
 
اهمیت اقتصادی: 
 
جنبه‌های مهم اهمیت اقتصادی اکراین برای روسیه از یک سو و اروپا از سوی دیگر، قابل شمارش نمی‌باشد، همین قدر اشاره می‌گردد که گاز اروپا از روسیه و از طریق اکراین تأمین می‌شود و تنش‌هایی سال‌های گذشته بر سر قیمت گاز و هزینه انتقال ایجاد شد و برای مدتی سبب کاهش صادرات گاز به اروپا گردید، خود درس بزرگی برای اروپا بود که دیگر اکراین را خاکستری نبیند. گاز، حکم خون رگ‌های اقتصاد اروپا را دارد و نبض این رگ در دست اکراین و بالتبع روسیه بود. 
 
اکراین به لحاظ صنعت، به مثابه آلمان در میان کشورهای اروپایی است و اگر چند سالی به حال خود‌‌ رها شود، بازاری مستقل و رقیب جدی و خطرناکی برای صنایع آلمان و فرانسه خواهد بود. 
 
اکراین، مرکز تجارت تمامی کشورهای تازه استقلال یافته و بزرگراه اصلی صادرات و واردات این کشور‌ها می‌باشد. از غربی‌ترین نقطه تا شرقی‌ترین نقطه، به غیر از آذربایجان که از طریق ترکیه مرتبط و تغذیه می‌گردد، مرکز تأمین نیازهای داخلی و نیز صادرات محصولات و یا کالاهای تولیدی تمامی کشور‌ها، اکراین می‌باشد. تا آنجا که از صنایع سبک (لوازم مصرفی خانوار‌ها) تا صنایع سنگین (ذوب آهن، فولاد، ریل، واگن و…) تا محصولات کشاورزی، همه از اکراین تهیه می‌شوند و شرکت‌های عمدهٔ صادراتی منطقه به اروپا نیز در اکراین است. 
 
از این رو، بزرگی بازار اکراین برای امریکا و اروپا، به بزرگی کشوری پهناور با نزدیک به ۵۰ میلیون جمعیت نیست، بلکه به بزرگی تمامی کشورهای همسایه و منطقه و حتی خود روسیه می‌باشد. مضافاً بر اینکه تصاحب چنین بازاری، اقتصاد اروپا را به شدت قوی و روسیه را به شدت تضعیف خواهد نمود و بالتبع در تعاملات سیاسی و دیکته و تحمیل تصمیمات امریکا و متحدان اروپایی بر روسیه، اثر مستقیم خواهد گذاشت.

 

عبدالله چینی‌چیان

 

منبع : رجانیوز

 


شمع عشق بهترین هدیه برای یک دوست آموزش کوچک کردن شکم پس از زایمان بصورت تصویری و کامل

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا من را با عنوان وبلاگ وحید جنتی و آدرس http://vahidjam.lxb.ir/ لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک من در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.